شاهدخت تاراشاهدخت تارا، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره
بهنود جانبهنود جان، تا این لحظه: 6 سال و 12 روز سن داره

دخترم تارا ***پسرم بهنود

برای پسرم

پسرم ، عزیزترینم با تو بودن احساس قشنگی در من بوجود می آورد که به هیچ عنوان قادر به توصیفش نیستم شنیدن صدای دلنشینت، گرمایی را در وجودم بیدار میکند که تمام دردو غم ها را از من دور میکند دیدن چشمان زیبا ، معصوم و مهربانت در من شور زندگی به وجود می آورد دستان کوچک و کودکانه ات وقتی که به دور گردنم حلقه میزنند مرا با خود به دنیایی می برند که هیچ چیز را با آن معاوضه نخواهم کرد . حرف زدن و درد و دل کردن با تو آرامشی دارد که همه ی چیز های دیگر را از یادم می برد. فرشته نازم ، با تمام وجودم دوستت دارم و بهترینها را برایت آرزومندم ...
29 فروردين 1401

برای دخترم

انگار قبل از آمدنت… تو را دوست داشتم! انگار تو را در جایی… و در جهانی دیگر… دیده بودم… انگار همه ی آن چیزهایی را… که دوست داشتم را می دانستی… و همه ی آنها را در تو می دیدم… انگار تمام رویاهایم… تکه تکه بهم چسبیده بود… و آرزویی را که در دلم داشتم… با حضور تو بر آورده شد! همه چیز قبل از آمدنت… شروع شده بود… دوست داشتنت بهانه بود… من از قبل عاشقت بودم دختر عزیزم ...
29 فروردين 1401

تولدت مبارک دخترکم

  و امروز دوباره متولد می شوی و شمع ها ، که سهم توست از زندگی و ستاره هائی که به میهمانی آمده اند و شکوفه هائی که دوباره خواهند شکفت و عطری که نصیب پروانه هاست و تو سهم من از تمام زندگی تولدت مبارک دختر نازم ********************************     شکفتن گل زیبایم در دشتی از یاس های مهربانی با آرزوی روشن ترین فرداها برای دختر مهربانم ...
24 مهر 1396