شاهدخت تاراشاهدخت تارا، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره
بهنود جانبهنود جان، تا این لحظه: 6 سال و 14 روز سن داره

دخترم تارا ***پسرم بهنود

کودک آزاری

1391/2/30 9:16
نویسنده : مامانی
14,756 بازدید
اشتراک گذاری

دوستان عزیز، شماهایی که بچه دارین ، وقتی که دارین بچه کوچولوتون رو نوازش میکنین، قربون صدقه اش میرین، ازشیرمرغ تا جون آدمیزاد براش تهیه میکنید، و ..... تا حالا شده به بچه هایی فکر کنین که مورد آزار و اذیت والدین !!! خودشون قرارمیگیرن ؟ نه یاری نه یاوری دارن بیپناه و بی دفاع ! وقتی دستتو بلند کنیکه سیلی بزنی تو گوشش تنها کاری که میکنه اینه که نگاه معصومش رو به تو میدوزه شاید قلب سنگت به لرزه دربیاد و یادت بیاد که این موجود بیدفاعی که اینطور معصومانه بهت چشم دوخته تنها حامی و پشت و پناهش تویی !!!

تورو خدا صورت معصوم این فرشته کوچولو رو ببینید

اگه عکس باز نشد به سایت خبر آنلاین (پسر۴ساله،قربانی دیگر کودک آزاری) مراجعه نمایید

نیما اسم پسری است که تو عکس میبینید داستان چگونگی آزار او توسط

والدینش و همچنین مطالبی دیگر در مورد کودک آزاری را در ادامه مطلب بخونید

باتشکراز آقای آریوبرزن حبیبی که این موضوع را یادآوری کردند. http://aruobarzanhabibi.persianblog.ir/

پدر شگنجه گر موهای پسر را کند و کف پاهایش راگاز گرفت/

«باربد» سومین قربانی کودک آزاری در یک‌ماه اخیر

زن روانی،‌ کودک 4 ماهه‌اش را کشت

پسر4ساله،قربانی دیگر کودک آزاری /عکس

اعتراف‌های تکان‌دهنده ناپدری هانیه کوچولو

بازسازی صحنه قتل ندا کوچولو

اینها نمونه ای از اخباری است که روزانه تو رسانه ها میبینیم و میخونیم ولی آیا تا حالا شده به طور جدی وارد این مقوله شده و راه حلی برای آن ارائه دهیم؟؟؟؟؟؟؟

اول داستان نیما:

شیرین صدر نوری ـ مددکار صدای یارا ـ که صبح روز دوشنبه (19 اردیبهشت) از ماجرای بستری شدن پسر بچه‌ای چهار ساله که شب قبل از آن، به علت صدمات ناشی از ضرب و جرح شدید توسط والدینش به بیمارستان کودکان مفید منتقل شده بود، باخبر می‌شود، ماجرا را این طور شرح داد: با مراجعه به بیمارستان، با کودکی که دچار ضرب و جرح، سوختگی شدید در نقاط مختلف بدن از جمله آلت تناسلی و نیز ترومای (کبودی) شدید دو چشم بود، مواجه شدم. با وجود اینکه مادر ادعا می‌کرد که خودش مرتکب این آزار و اذیت شده است، اما چنان اظهار ندامت می‌کرد و از اینکه کودک را از وی بگیرند هراس داشت که به نظر من بعید بود او مرتکب چنین آزاری شده باشد.

بر اساس اظهارات یکی از پرسنل بیمارستان، کودک در بدو ورود به بیمارستان اذعان کرده است که پدرش بدن او را سوزانده است، اما از آن پس در واکنش به هر گونه پرسشی در این باره، تنها می‌گوید نمی‌دانم که به نظر می‌رسد بیشتر ناشی از ترس کودک باشد.

بعد داستان باربد:

به گزارش ۳ نسل به نقل از ایسنا، با گذشت يك هفته از انتشار خبر دومين كودك آزاري شديد، اين بار، مادري ديگر در حالي بر بالين پيكر سوخته پسرك ۳ ساله‌اش شيون مي‌كند كه به اذعان پرستاران، احتمال زنده ماندن اين كودك با ۷۰ درصد سوختگي، بسيار اندك است.

باربد را پدرش آتش زده است. خودش مي‌گويد به خاطر تهديد و وادار كردن همسرش به ادامه زندگي مشترك؛ اما قطعا نقش محرك اعتياد آور «شيشه» در اين ماجرا بسيار پررنگ‌تر است. به هر حال، براي والدين خاطي، هميشه بهانه‌اي وجود دارد.
شيرين صدر نوري ـ مددكار صداي يارا ـ كه روز گذشته به عيادت «باربد» رفته بود، در گفت‌وگويي با ايسنا، درباره چگونگي وقوع اين حادثه گفت: پدر «باربد» به علت اعتياد به شيشه مدت‌ها بود كه نسبت به «مينا» همسرش ظنين بوده و اختلافات اين دو موجب مي‌شود كه مينا تصميم به جدايي بگيرد. بنابراين خانه اجاره‌اي مشترك‌شان را در حالي كه شوهرش «باربد» را از او جدا مي‌كند، ترك كرده و به منزل پدري‌اش مي‌رود.

صدرنوري با بيان اينكه محمد به دليل مصرف مواد مخدر شرايط رواني نرمالي نداشت، گفت: بنابراين در زماني كه مادر باربد در منزل پدري‌اش حضور نداشته و پدربزرگش نيز از منزل خارج شده بود، با تهديد مادربزرگ به منزل آنها وارد مي‌شود و باربد را با خود به درون اتاقي برده و بنزيني كه داخل يك شيشه نوشابه با خود آورده بود را بر پيكر باربد ريخته و وي را به آتش مي‌كشد، مادربزرگ نيز زماني در ماجرا مداخله مي‌كند كه شيون باربد سه ساله را شنيده و با صحنه دلخراش سوختن او در شعله‌هاي آتش مواجه مي‌شود.

*********************************************

مقابله با کودک آزاری (برگرفته از سایت همشهری آنلاین)

کودکان >رسانه -کودک آزاری از جرائم عمومی بوده و احتیاج به شکایت شاکی خصوصی ندارد؛ این در حالی است که در قانون مذکور برای تعقیب این جرم عمومی و کشف جرم که مقدمه تعقیب است، هیچ گونه چاره اندیشی و تدبیر کارسازی اتخاذ نشده است.
محمد مصطفایی‎ _ وکیل پایه یک دادگستری: کودکان و نوجوانان امروز یا بهتر بگوییم مردان و زنان فردای ایران که باید این کشور را بسازند و آرزوهای دست نیافته نسل های گذشته را برآورده سازند، غنچه های تازه شکفته و سبزه های نورسی هستند که سخت نیاز به حمایت و مراقبت ما دارند. آحاد مردم نه تنها در مقابل
فرزندان خویش بلکه در مقابل فرزندان دیگران هم مسئولیت شرعی، اخلاقی، انسانی و ملی دارند و بیش از همه دولت مردان مکلف هستند تا شرایط زیست سالم و پرورش مادی و معنوی فرزندان ایران را تأمین نموده و امکانات را برای شکوفایی استعدادهای یکایک آنها را به کار گیرند.
متأسفانه یکی از عواملی که کودکان جامعه ما را شدیداً تهدید می کند، فقدان وسایل و نهادهای حمایتی کافی است که قادر باشند از این نهال های شکننده در برابر توفان خشونت دفاع کند. از مطالعه گزارش های مطبوعات می توان حدس زد که میزان این گونه خشونت ها در جامعه ما رو به فزونی گذارده است.
خشونت علیه اطفال زنگ خطر را برای جامعه به صدا درآورده و اگر به موقع برای مقابله با خطر اقدام نشود، این نسل و نسل های آینده بهای غفلت ما را خواهند پرداخت. خشونت علیه اطفال جلوه های گوناگون دارد و نه تنها جسم آنها را می آزارد، بلکه و مهم تر اینکه روان آنها را بیمار و اخلاق آنها را تباه می سازد. طفلی که مورد ضرب و شتم والدین آن هم به صورتی کاملاً غیر متعارف و غیرانسانی قرارمی گیرد، هرگاه جسم سالمی برای او باقی بماند، یقیناً روان سالمی نخواهد داشت. بسیاری از مجرمین امروز کسانی هستند که دیروز مورد بی مهری و بی توجهی شدید والدین یا سرپرست خود قرار گرفته اند و خشونت عمیق و مستمری را که در کودکی چشیده اند، امروز می خواهند به جامعه بچشانند.
به طور خلاصه مقابله با کودک آزاری، صیانت از بزرگترین سرمایه کشور یعنی نیروی انسانی محسوب می گردد و اقدامی است برای پیشگیری از جرم و تکوین شخصیت بزهکاران فردا. در این صورت هم از نظر تأمین خدمات اجتماعی و حمایتی و هم از نظر بسترسازی لازم حقوقی، دولت و ملت وظیفه سنگینی در این مورد دارند که هیچ عذری برای انجام ندادن آن مسموع نخواهد بود. در موقعیت کنونی با یک حقیقت تلخ مواجه هستیم و آن حقیقت همانا نارسایی ضوابط حقوقی مربوطه از یک طرف و عدم اجرای کامل ضوابط هرچند نارسای موجود از طرف دیگر می باشد که این امر بی تردید یکی از عوامل گسترش کودک آزاری و حتی به قتل رساندن کودکان به شمار می رود. به عنوان مثال در سال 1381 قانونگذار ما با شتابزدگی و شاید صرفاً برای عمل به برخی تعهدات بین المللی، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان را در 9 ماده به تصویب رساند که اکثریت قریب به اتفاق مقررات آن به تعیین مجازات برای مصادیقی از کودک آزاری اختصاص یافته است و قانونگذار با فراموش کردن قاعده عمومی بودن همه جرایم، بدون ضرورت خاصی در ماده پنج قانون مذکور اعلام داشته که کودک آزاری از جرائم عمومی بوده و احتیاج به شکایت شاکی خصوصی ندارد؛ این در حالی است که در قانون مذکور برای تعقیب این جرم عمومی و کشف جرم که مقدمه تعقیب می باشد، هیچ گونه چاره اندیشی و تدبیر کارسازی اتخاذ نگردیده است. تنها در ماده شش این قانون مقرر شده کلیه افراد و مؤسسات و مراکزی که به نحوی مسئولیت نگاهداری و سرپرستی کودکان را بر عهده دارند مکلفند به محض مشاهده موارد کودک آزاری مراتب را جهت پیگرد قانونی مرتکب و اتخاذ تصمیم مقتضی به مقامات صالح قضایی اعلام نمایند.
در قانون مدنی نیز خوشبختانه اصلاح مفیدی در ماده 1173 صورت گرفته و مطابق ماده اصلاحی مواردی که به استناد آنها ممکن است حضانت طفل از والدین یا یکی از آنها سلب گردد با بیان برخی از نمونه های بارز کودک آزاری و بهره کشی از اطفال، بیش از گذشته به صورت شفاف مشخص شده اند، اما حتی این ماده نیز به رغم اصلاحات به عمل آمده کارآمد نیست چرا که در جامعه ما ایجاد بستر حقوقی لازم از یک سو و وسایل اجتماعی کافی از سوی دیگر برای مبارزه با کودک آزاری، به اقدامات به مراتب بیشتری نیازمند است ...





پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان سويل و اراز
22 تیر 92 19:00
دوست عزيزم با ديدن اين عكس حالم بد شد اصلا جرات نكردم روي ادامه مطلب كليك كنم هنوز هم باور نميكنم همچين مادر و پدرهايي هستن اگه ازشون بپرسي جرمش چي بود ميگن شلوغيش در صورتي كه كودكي يعني شيطنت شلوغي اگه اين كارارو نكنه كه ميشه ادم بزرگ مثل منو شما و ديگرون كاش بيان اين نيني وبلاگو ببينن كه چقدر مادر و پدرهايي هستن كه به خاطر داشتن يه بچه سالم و شلوغ و بريز و بپاش حاضرن همه دار و ندارشونو بدن و چقدر به خاطر داشتن يه بچه دعا و التماس ميكنن البته اينا مريضن اين چيزا حاليشون نيست خدايا ميگن هر چيزي حكمتي داره اخه حكمت كودك ازاري كجاي كار من نويسنده وبلاگ اموزشكده هنرم از اينكه كاردستياتو در اختيارم گذاشتي ممنونم در اولين فرصت تو وبم ميذارم