شاهدخت تاراشاهدخت تارا، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه سن داره
بهنود جانبهنود جان، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

دخترم تارا ***پسرم بهنود

تاریخچـه ای از شـب یلــــدا و گرامیـداشت آن

1391/9/30 9:40
نویسنده : مامانی
1,267 بازدید
اشتراک گذاری


یلدا نام فرشته ای است، بالا بلند، با تن پوشی از شب و دامنی از ستاره
یلدا نرم نرمک با مهر آمده بود
با اولین شب پاییز آمده بود
و هر شب ردای سیاهش را قدری بیشتر بر سر آسمان می کشید
تا آدمها زیر گنبد کبود آرامتر بخوابند
یلدا هر شب بر بام آسمان و در حیاط خلوت خدا راه می رفت
و لا به لای خواب های زمین لالایی اش را زمزمه می کرد
گیسوانش در باد می وزید و شب به بوی او آغشته می شد
یلدا شبی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت
آتش که می دانی، همان عشق است
یلدا آتش را در دلش پنهان کرد تا شیطان آن را ندزدد
آتش در وجود یلدا بارور شد

فرشته ها به هم گفتند:
یلدا آبستن است. آبستن خورشید
و هر شب قطره قطره خونش را به خورشید می بخشد
و شبی که آخرین قطره را ببخشد
دیگر زنده نخواهد ماند

فرشته ها گفتند:
فردا که خورشید به دنیا بیاید یلدا خواهد مرد
یلدا آفرینش را تکرار می کند...


یلدا از نظر معنی معادل با کلمه نوئل از ریشه ناتالیس رومی به معنی تولد است و نوئل از ریشه یلدا است. واژه یلدا سریانی و به معنی ولادت است. ولادت خورشید (مهر و میترا) و رومیان آن را (ناتالیس انویکتوس) یعنی روز (تولد مهر شکست ناپذیر) می نامند.


شرق شناسان و مورخان متفق القولند که ایرانیان نزدیک به هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز و آذر ماه را که درازترین و تاریک ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند، در کنار یکدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یک شب طولانی و سیاه که تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب روند و لختی بیاسایند.

 

بقیه اش تو ادامه مطلبه....


فردوسی خردمند در شاهنامه میگوید:
نباشد بهار و زمستان پدید
نیارند هنگام رامش نوید

 


از این بیت میتوان پی برد که در سرزمینهای بجز ایران آغاز فصل ها را نمیدانستند اما ایرانیان در آن زمان به این دانش دست پیدا کرده بودند. در زمان تاختن تازیان به ایران گاهشماری ایرانیان که بر پایه ی خورشید بود، به گاهشماری بر پایه ی ماه دگرگون شد، اما پس از چندی خیام به روی کار آمد و این گاهشماری خورشیدی را دوباره بنیان نهاد تا باز جشنهای ما زنده باشند و ما آنها را برگزار کنیم. به جز این، ایرانیان همیشه آیین هایشان همراه با شادی بوده و احترام ویژه به نور و روشنایی داشته اند.

از این روست که ایرانیان درازترین شب را بیدار مینشینند تا بیرون آمدن خورشید را نظاره گر باشند. از این پس است که دوران کمبود نور و روشنایی پایان یافته و دوران فزونی خورشید و نور و روشناییست. در این میان ایرانیان با روشن کردن آتش و چراغ به یاری خورشید می آیند و تا صبح بیدار میمانند. یکی دیگر از دلائل برگزاری این جشن، شب زادروز ایزد مهر یا میترا است. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانیها و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمیگردد، که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد. یکی از ایزدان اهورایی مهر بود که هم اکنون بخشی از اوستا به نامش نامگذرای شده است.

همانطور که اشاره شد اولین نشانه ها به مراسم شب یلدا مربوط به دوران پیش از زرتشت است یعنی شب زاده شدن ایزد مهر. ایزدی که خورشید گردونه اوست. هنگام رواج آیین مهر در اروپا، مراسم شب یلدا با شکوه هرچه تمامتر برگزار می شد. هنگامی که مسیحیت از کشتار بی رحمانه پیروان مهر، در اروپا رواج یافت، اولیای دین پی بردند که برانداختن برخی سنتها و آیین های مهر غیر ممکن است. از این رو شب میلاد ایزدمهر را به میلاد مسیح در ۲۵ دسامبر بدل کردند. فاصله مختصری که میان این دو جشن وجود دارد، حاصل اشتباه در محاسبه تقویم است. در حقیقت میلاد مسیح همان شب یلدای پیروان مهر است که در ایران نیز گرامی داشت آن با رواج دین زرتشت از میان نرفته، هنوز نیز مردم آن را بزرگ می دارند

 


شب یلدا

آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوه هایی را که انبار کرده اند و خشکبار و تنقلات می خورند و دور هم گرد هیزم افروخته و بخاری روشن می نشینند تا سپیده دم بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی (در ایران باستان، از میان نرفتن و زنده بودن خورشید که بدون آن حیات نخواهد بود) را بدهد، زیرا که به زعم آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.

یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند. در برخی دیگر از جاهای ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. بازگویی خاطرات و قصه گویی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه این ها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر آیند و بلندترین شب سال را با شادی و خرسندی به سپیده برسانند. در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه و انار در شب یلدا جزو آداب و شیوه ی آن نباشد.

یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در "خرم روز" مکرر می شود. از آن زمان هر سال مهر و ماه تنها یک شب به دیدار یکدیگر می رسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه وطولانی است که همانا شب یلداست
 


محفل آریائی تان طلایی
دلهایتان لطیف و دریائی
عمرتان دراز و شادی هایتان یلدائی
خجسته باد این شب اهورائی
این شب و همه شبهای پرستاره ایرانی
پیشکش شما دوستان گرامی

باتشکراز دوست عزیز خانم ملیحه شیوا به خاطرارسال این مطلب به ایمیلم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

پویا تم
30 آذر 91 10:46
سلام عزیزم برا طراحی تقویم 1392وتم تولد ودندونی وشب یلدا برای کودک دلبندتون به وبلاگم سر بزنید
ستاره زندگی
30 آذر 91 12:29
یادمان باشد با آمدن زمستان ، اجاق خاطره ها را روشن بگذاریم
تا دچار سردی فاصله ها نشویم . . .
شب یلدا خوش بگذره



یلدای شما هم مبارک عزیزم
فرناز
30 آذر 91 12:47
سلام
سلااااااااااااااام
آخرین لحظه های پاییزت پر از برگ برگ آرزوهای قشنگ...
اولین لحظه های زمستانت پر از نم نم باران رنگ رنگ ...
و من آرزومند آرزوهایت
"یلداتون مبارک"



یلدای شماهم مبارک فرناز خانمی
مامان کوثری
30 آذر 91 23:43
شادیتون ۱۰۰ شب یلدا دلتون قد یه دریا توی این شبای سرما یادتون همیشه با ما

یلدا مبارک . . .

از وبلاگ ها مون دیدن کنید امیدوارم به دردتون بخوره
http://ninimod.niniweblog.com/
http://niniparti.niniweblog.com/

یلدای شما هم مبارک
سودابه
1 دی 91 2:56
نعمتهای اسمان همیشه برف و باران ونور نیست.گاهی خداوند دوستانی به ما نازل می کند از جنس اسمان.به زلالی باران؛به سفیدی برف و رو شنایی نورو.....هنوز در بستر بیماریم .اما برای شما یلدایی به یاد ماندنی ارزو می کنم.


خدابد نده خانوم /خداوند سلامتی کامل رو به شما برگردونه
مادر کوثر
2 دی 91 8:39
یه شاخه گل یه دنیا مهربونی به تو که هم گلی هم مهربونی

سلام
صبح زیبای زمستانیت بخیر
با پست جشن و مهمانی تولد بروزیم



آفرین مامانی. ممنونیییییییییییییییییم
جالب بود

وای دلم رفت برای اون هندونهههههههههه


مررررررررررسی عزیزم
خوبی و مهربونی و گلی از خودتونه خانومی

سحر مامان اهورا
2 دی 91 10:34
امشب، میوه سربسته حرف هایمان را روبه روى هم مى گذاریم تا طعم شیرین دوستى را به کام زمستانى روزگار بچشانیم.
مامی طاها
2 دی 91 16:28
درود
با اولین پا نهادن به دنیای انسانهای روی زمین به روزم
بیا و در جشن تولد من تو هم مهمان باش
منتظر قدم رنجتون هستم
بدرود



تولدتش مبارک باشه الان خدمت میرسیم
مامان نادیا و نلیا
4 دی 91 12:08
سلام....خوشحال میشم به وبلاگ ما هم بیاین....
شب چلتون هم مبارک باشه


ممنون / به روي چشم سر ميزنيم
مهتاب
5 دی 91 14:31
چه قصه جالبی