تارا مهد رو دوست نداره
تارا رو پارسال گذاشتم مهد یک ماهه اول رو با شوق و ذوق بسیار می رفت. بعد از یک ماه از این رو به اون رو شد .هرکاری کردیم گفت مرغ یک پا داره نرفت که نرفت.علتش هم معلوم نشد.با اینکه من سرکارم و هشت ساعت از روز منو نمی بینه اماکلاً وابسته شده اعتماد به نفسش پایین اومده بدون من جایی نمی مونه، حالا امسال هم قصد داشتیم ببریمش که بازهم همان آش و همان کاسه. باهاش حرف زدیم تا قبول کرد که بره مهد فرداش هم با خوشحالی آماده شد و با باباش رفت ، اما همینکه رفتن داخل پای باباشو چسبید که اگه میخوای من بمونم تو هم باید پیشم بمونی !!! هرچه مربیان مهد قربون صدقه اش رفتن ،اسباب بازیها و بچه ها رو نشونش دادن، فایده نداشت همچنان بابا رو چسبیده بود. سریش کنده میشد ولی تارا از بابا کنده نمی شد!!
حالا ما توش موندیم که چیکار کنیم؟میترسیم به زور ببریمش از درس و مدرسه ومهد و مربی و ... دلزده بشه ، بیخیالش بشیم هم که همه اش تو خونه تنها می مونه بدون همبازی، بدون روابط اجتماعی با همسالان ، خجالتی شدن و ترس از ورود به اجتماع و ...
دوستان عزیز لطفاً اگه راه حلی ،پیشنهادی ، ایده ای دارین منو راهنمایی کنین متشکرم.