شاهدخت تاراشاهدخت تارا، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره
بهنود جانبهنود جان، تا این لحظه: 6 سال و 29 روز سن داره

دخترم تارا ***پسرم بهنود

دختر دل نازکم

1391/10/27 20:50
نویسنده : مامانی
981 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

 

سلام دخمل گلم (که الان نشستی زیر میز کامپیوتر و داری برای خودت نقاشی میکشی) اینروزها به محض اینکه میشینم پای نت تو میای و میگی نوبت منه و اجازه نمیدی درست و حسابی بشینم و برات پست جدید بذارم.

حالا خلاصه وار خاطرات این چند روزه رو ذکر میکنم :

پنج شنبه و جمعه که تعطیل بود عمو بزرگه و خانمش و ساسان و ماهان بچه هاش اومدند خونه مون شبش باهم رفتیم خونه یکی از فامیلهای مادربزرگ که به خاطر فوت مادرش مراسم دعا برگزار کرده بودند.

هنگامی که خانم مداح شروع کرد به زیارت عاشورا خواندن و خانهما گریه میکردند چندبار برگشتی و به من نگاه کردی میدونستم میخوای ببینی گریه میکنم یا نه و منم به خاطر اینکه خیلی حساسی اینجور جاها سعی میکنم تو گریه منو نبینی چون خیلی ناراحت میشی ، خلاصه یه مدت که گذشت دیدم گوشه لبت هی آویزون میشه و مدام با دستت چشمتو پاک میکنی نگات که کردم دیدم چشمات پراشکه ولی نمیخوای سرازیر بشن   گفتم چیه مامانی چرا ناراحتی ؟؟ قربون اون دل نازکت بشم من برای اینکه علت اصلی ناراحتی تو بروز ندی گفتی  بیا بریم پیش بابایی تنهاست میترسم گم بشه !!!

بهت گفتم مامانی ناراحت نشو این خانوم داره برای امام حسین میخونه تو باید دستاتو به حالت دعا بگیری و دعا کنی نباید ناراحت بشی بعدش هم مدام باهات حرف میزدم تا دل کوچیکت دوباره نگیره و اشکات سرازیر نشن (قبلا یه بار ازم پرسیدی :مامان خدا همه کاری میتونه بکنه گفتم آره / یعنی خیلی قوی هست و میتونه همه ی آدمای بد رو شکست بده ؟ آره دخترم / پس چرا نتونست دشمنای امام حسین رو شکست بده تا اون کشته نشه؟؟؟؟؟ !!!! تعجبتعجب

divider-192.gif

دوشنبه هم  وقتی از مهد برگشتی باخوشحالی به من زنگ زدی و گفتی من یه دعوتنامه دارم فردا تولد دوستمه تو مهد /  وقتی اومدم خونه باخوشحالی کارت دعوتت رو نشمونم دادی و گفتی احساس میکنم برای من کارت عروسی آوردن !!!

برای دوستت یه عروسک کادو کردیم و فرداش براش  بردی وخیلللللللللللی بهت خوش گذشت / به قول خودت همراه با دوستات کردی رقصیدین !!!

بقیه روزها هم طبق روال همه روزه گذشت و اتفاق خاصی نیفتاد...

امروز تولد یکی از مامانای خوب و گل نی نی وبلاگی هستش/ مادر کوثر جووووووووون http://kowsar.niniweblog.com/ 

دوست عزیزم تولدت مبارک باشه قلبقلب

روز تولد تو و گرچه نیستم کنار تو

مبارک ای عزیز جان تولد و بهار تو

در این دیار نازنین، که یاسمن شکفته است

شکفته باد نرگس جمال نوربار تو , , ,

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

ilijoon
29 دی 91 17:08
سلام خوبيد ممنون ماماني مهربون كه در نبودمون ما رو از ياد نبريد وپيشمون ميومديد خوشحالم كه دوستهاي گلي چون شما دارم خيلي دوستتون دارم


ما هم دوستتون داریم خوشحالیم برگشتین
ilijoon
29 دی 91 17:08
ilijoon
29 دی 91 17:10
قربونت برم عزيزم كه انقده دل نازكي وپر از احساسات


مننون از اینهمه مهربونیت گلم
مهسا مامی کیارش
29 دی 91 20:32
تارا جون تولد دوستت بهت حتما خوش گذشته. امیدوارم همیشه همین جور شاد و خوشحال باشی فرشته کوچولو
مامان تارا جون مگه شما کجایی هستین که تاراجون کردی رقصیده؟؟؟؟؟؟


ممنون مهساجووووووون
ما جنوبی هستیم ولی کردی رو فکر کنم همه جا برقصن
مهتاب
30 دی 91 10:46
سلام خانم گل من پیشاپیش جشن های ماه ربیع رو بهت تبریک میگم .
الهی دل مهربون تاراجون بشم که خیلی مهربون رویا جونم فکر کنم بچه ها باید با غم ها وشادی های زندگی روبرو بشن البته با همراهی ما



ممنون عزیزم
خیلی گلی مهتاب جووووووووووون
ولی من دلم نمیاد دل کوچیک دخملم غمگین بشه
ilijoon
30 دی 91 11:22
خيلي دوستتون دارم وخوشحالم كه دوستهاي خوب ومهربوني چون شما دارم


ما هم I LOVE YOU خاله جونی
مامان آرشيدا قند عسل
30 دی 91 12:06
فداي اون دل نازك و مهربونت دختر گلم شادي باشي عزيزم هميشه


ممنون عزیزم فدای مهربونیات
مامان سونیا
30 دی 91 19:15
ای جونم فدات بشم با اون دل نازکت دخملکم
عزیزم قربونت بشم که انقدر باهوش و بلند نظری



وای شما چقد مهربونی خاله جون دوست داریم
مامان کوثری
30 دی 91 19:16
سلام به شما دوست عزیز با طراحی تقویم کودک همراه با عکس کودک دلبندتون در خدمت شما هستیم تنوع طرح های ما رو حتما ببینید همه جوره در خدمت شماییم از طراحی و حتی چاپ http://temparti.blogfa.com/
رها
1 بهمن 91 19:25
مامان! این دختر گل رو چرا می بری مراسم دعا؟ آخه مراسمهای دعا همش شده گریه و زاری!!!
بعدشم آفرین به تارا جونم که مهد میره و دیگه بهونه نمی گیره
تولد دوست تارا و دوست مامانی مبارک باشه


ممنون آجی / خوب چیکارش کنم کسی تو خونه نبود که پیشش بمونه
دخملیـــــــــــــ شکلکـــــــــــــ
2 بهمن 91 21:35
عزیزم.......فدای این دل نازک و دعا رفتنت
مامی دقت کت شاید تو کد قالب جای مناسبی نذاشتیش....اصلا چه اصراریه یکی دیگه شو آیکون کن


ممنون آجی جووووون / بسی رنج بردم تابالاخره فهمیدم اشکال کجا بود
romina
2 بهمن 91 23:37
يكم از گل دخترت عكس بزار
دلم براش تنگ شده
ميخوام عكساي جديدشو ببينم


چشم گلم عکس زیاد دارم اماده بشن میذارم
romina
2 بهمن 91 23:46
الهي فدات بشم
مشتاقانه منتظرم تا عكساي جديدشو بزاري


كم پيدا شدم براي اينه كه واقعا سرم شلوغ شده



مهرسام جونم اول اسفند به دنيا مياد


خدا نکنه گلی
به امیدخدا سالم و سلامت به دنیا بیاد
مامان پریسا
3 بهمن 91 11:20
وای وای چه دخملی دل نازکی عزززززیزم

تولد خوش بگذره تارا خانم


اونم چه دلی !!!
هدیه خدا
4 بهمن 91 11:34
عزیزم چه تارایی دل نازکی.خوشبحال تارایی که به تولد دعوت شده. همیشه به شادی و تفریح تارای عزیز


تولد بارونه این مهد امروزم تولد بود
مادر کوثر
7 بهمن 91 8:24


آخییییییییییییی. عزیزممممممممممم. من فدای اون اشکات

وای مرسییییییییییییییییییی دوست عزیزممممممممممم
شرمنده شدم حسابیییییییییییییییییی. خیلی لطف کردی مهربونم


خواهش میکنم عزیزم کاری نکردیم گلم