تولد عزیزکانم
به نام خدا
نگارش:24/5/92
سلام به همه ی دوستان عزیزم (ایندفعه مخاطبم فقط یه نفر نبود... قابل توجه بعضیها
این پست رو علی الحساب داشته باشین تا سر فرصت بیام و روده درازی کنم
**یه معذرت خواهی در پی نوشت***
امروز تولد الناز جونم خواهر زاده عزیزم بود که از قضا به طور اتفاقی با بابا و مامانم اومد خونه مون و من و تارا هم در یک اقدام غافلگیرانه براش کیک پختیم و سورپرایزش کردیم. الی خانم اولین نوه ی پدر و مادرم هستش که خیلی دوستش داریم .
در شب زیبای میلادت تمام وجودم را که قلبی ست کوچک
در قالب قابی از نگاه تقدیم چشمان زیبایت میکنم
و با بوسه ای عاشقانه تولدت را تبریک می گویم
و چند روز پیش 19 مرداد هم تولد جیگر عمه پارمیس خانوم بود
صدای بهم خوردن بال معصوم فرشته ها می آید انگار آمدن تو نزدیکست. لمس ِبودنت مبارک
تزئین روش افتضاح شد
این عکس هم به خاطر مسائل امنیتی سانسور شد
معذرت خواهی نوشت:
6 مرداد تولد دخترعمه گل و بسیار عزیزم رها خانومی بود که هم همون روز تولدش فراموش کردم
بهش تبریک بگم و هم تو این پست یادم رفت بنویسم که اونم از متولدین این ماهه
خلاصه رها گلی امسال حسابی پیشت شرمنده شدم.... معلومه آلزایمرم عود کرده
ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺷﮑﻔﺘﻦ ﻫﯿﭻ ﮔﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﻭ ﻧﯿﺴﺖ .
رهای عزیزم تولدت هزاران بار مبارک