شاهدخت تاراشاهدخت تارا، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
بهنود جانبهنود جان، تا این لحظه: 6 سال و 18 روز سن داره

دخترم تارا ***پسرم بهنود

شناخت آدمها...

1392/9/3 19:47
نویسنده : مامانی
1,182 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

 

نگارش: ٩٢/٩/٣

یکی از دوستان عزیز وبلاگی (مامان آینده یه فسقلی/) پستی روگذاشتند  به اسم شناخت آدمها که به نظرم جالب اومد و در اینجا منم تصمیم دارم  این پست را به همین موضوع اختصاص بدم  . البته با اجازه این دوست گلمون قلب



بعضی آدم‌ها را باید کامل شناخت و برخی را اصلا نباید شناخت!متفکر

   

بعضی از آدم‌ها رو باید کامل شناخت. این‌ها آدم‌هاییند که دلت میخواد

بحث‌های صمیمی یا عاطفی باهاشون داشته
باشی. اینها یا آدمهایی هستند از جنس خودت یا آدم‌هاییند که پتانسیل بالایی
برای بحث دارند، یعنی کسانیند که میشه ساعت‌ها باهاشون حرف زد و از
صمیمت و صداقت بین حرفاشون لذت برد.

این‌ها کسانیند که به شخصیتت احترام می‌گذارند که این احترام در درجه اول ناشی از احترام به خودشونه، کسانیندکه هرچه بیشتر میشناسیشون بیشتر از اون‌ها خوشت میاد، از تواضع شون، ازوسعت دیدشون، از آگاهی بالاشون، از  استقلال فکری شون و از خودساختگی شون...



وقتی همچین آدمی‌رو پیدا کردیم بهتره تمام اون غرور اولیه که در مواجهه با بیگانه‌ها داریم، کنار بذاریم. همچین آدمی‌ ارزشش رو داره که بیشتر بهش نزدیک بشیم.



بعضی از آدم‌ها رو اصلا نباید شناخت.
هیچ طوری نمیشه باهاشون بحث کرد، یعنی بشناسی هم فایده نداره، اکثرا اینطور
آدمها راه بحث کردن رو می‌بندند.

بهتره هیچ نوع بحث صمیمی یا غیر صمیمی‌باهاشون نکنی، اینطور آدمها فقط بین خودشون راحتند و عموما ارتباطشون بادنیای بیرون از خودشون خیلی ناچیزه. از

اینجور آدمها با حفظ حریم، باید فاصله قانونی رو رعایت کرد.



اما بعضی از آدم‌ها رو از یه حدی
بیشتر نشناسی بهتره.

هرچقدر که بیشتر می‌شناسی شون، بیشتر اون تصورات ذهنیت در مورد اون‌ها به هم میریزه. برای اینجور آدمها بهتره محدوده بذاری،فراتر از اون محدوده شناخت نری، چون اگه بری در درجه اول خودت سرخورده می‌شی،بهتره بذاری اون تصوری که می‌خوان  ارائه‌ش بدن، همون باشند...


اگه بیشتر بشناسی، بیشتر سعی کنی معماهای اون آدم رو حل کنی، وقتی در نهایت

می‌خوای پازل‌های شخصیتی این آدم روکنار هم بذاری، موجود عجیبی از کار درمیاد که نمی‌دونی چطوری باهاش تا کنی؟
اینجور آدم‌ها فقط به درد بحثهای غیر صمیمی‌و غیر عاطفی می‌خورند، مثلا آدمی‌که اطلاعات علمیش توی یک فیلد خاص و یا اطلاعات سیاسی یا سینماییش خوبه و برای بحثهای اینطوری مفید هست.



اگه اینجور آدمها رو پیدا کردیم، به هیچ وجه اجازه ندیم که بحثهای غیر
صمیمی‌رو به بحثهای احساسی بکشونن، همچین آدمهایی پتانسیل لازم برای همچین

بحثهایی رو ندارن. سعی نکنیم وارد جزئیات شناختشون بشیم. خوب واضحه که یک

آدمی‌که وجهه اجتماعی مناسب و موفق داره، لزوما فرد مناسبی برای یک ارتباط

صمیمی‌با شمای نوعی نیست و ممکنه به محض اینکه وارد این وادی بشین، چاره ای

جز حرص خوردن و ملغمه شنیدن و گیج شدن نداشته باشید، اصلا وارد زندگی

خصوصیش هم نشید و اجازه هم ندیم از زندگی خصوصی شما بپرسه.


اینجور آدم‌ها شما رو متحیر می‌کنند، بعد آفت اصلی دیدگاهشون یعنی نگاه از

بالا، خود مهم پنداری، خودباسواد و بی نظیر پنداری هم مزید بر علت هست. پس

یادمون باشه با اینجور آدمها "فقط" میشه بهترین بحث‌های علمی‌و اجتماعی و

سیاسی و اقتصادی کرد؛ صرفا!   

منبع: خبرگزاری ایسنا

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان پریسا
3 آذر 92 22:35
سلام رویا جون خوبید؟ وای چه بحث داغه روانشناسی راه افتاده . افرین به این همه توجه.
مامانی
پاسخ
شما هم بفرمایید تو بحث سرکار خانم مشاور
مامان پریسا
3 آذر 92 22:38
خب برای جواب دادن به اون سوال اومدم. رویا جون شما هر اندازه که برای شلوار میبرید مثلا 60 سانت ... حالا برای این شلوار حدود 30 یا 40 سانت به شلوار اضافه کن. یعنی بلندترش کن .. بعد از بریدن پارچه به دلخواه مثلا 4 یا 3 قسمتش کن با مداد علامت بزن و از پایین تا بالا کشدوزی کن. به همین راحتی.اگر سوالی بود در خدمتم.
مامانی
پاسخ
بسیار عالی / مرسی از توضیحت متشکرم بانو
مامان اوا
3 آذر 92 22:51
سلام خانمی . خوبی تارا جونم خوبه. پست قشنگی . فردا با صبر و حوصله میام می خونمش. فقط برای عرض ادب اومدم.تارا جونو ببوس.
مامانی
پاسخ
ممنون گلم خوبیم به حمدالله خوش اومدی عزیز
مامان مرضیه
4 آذر 92 6:41
سلام مامان تارای عزیز مرسی ما خوبیم خدا رو شکر ایشاله شمام خوب باشید. پستت خیلی عالی بود هرچی فک میکنم میبینم من به قسمت اولیه بیشتر میامدست شما و مامان یه فسقلی درد نکنه.
مامانی
پاسخ
سلام عزیزم خداروشکر ماهم خوبیم عالیه شما جزو بهترین دسته هستین
محمد
5 آذر 92 14:49
بسیار آموزنده است
مامانی
پاسخ
مامان نرگس
8 آذر 92 10:27
خیلی قشنگ بود کاملا" موافقم
مامان آناهیتا
12 آذر 92 1:14
خیلی مفید بود تارا جون خوبه دلم براش تنگ شده
مهتاب
13 آذر 92 15:54
خب رویا جون برای من خیلی مهمه بدونم توی رابطه کمی که با تو داشتم جزء کدام گروه هم بدون تعارف میخوام خودم بشناسم شما برای من بدون هیچ تعارفی جزء گروه اولی
مامانی
پاسخ
امیر
15 آذر 92 19:17
سلام سایت خیلی خوبی دارین سعی میکنم هر وقت تونستم سری بهتون بزنم
امیر
15 آذر 92 19:21
ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﺷﺪ ﻭ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺑﻘﺎﻝ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﯿﺴﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻬﻢ ﺑﺪﯼ، ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﭘﻮﻟﺶ . ﺑﻘﺎﻝ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻟﯿﺴﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺩ، ﺑﻌﺪ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﺩﯼ، ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﺷﮑﻼﺕ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ . ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺍﺯ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﮑﻮﻥ ﻧﺨﻮﺭﺩ، ﻣﺮﺩ ﺑﻘﺎﻝ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﺷﮑﻼﺕ ﻫﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯽ ﮐﺸﻪ ﮔﻔﺖ : "ﺩﺧﺘﺮﻡ ! ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﮑﺶ، ﺑﯿﺎ ﺟﻠﻮ ﺧﻮﺩﺕ ﺷﮑﻼﺗﻬﺎﺗﻮ ﺑﺮﺩﺍﺭ " ﺩﺧﺘﺮﮎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : "ﻋﻤﻮ ! ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺧﻮﺩﻡ ﺷﮑﻼﺗﻬﺎ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ، ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﻢ ﺑﺪﯾﻦ؟ " ﺑﻘﺎﻝ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﺮﺍ ﺩﺧﺘﺮﻡ؟ ﻣﮕﻪ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ؟ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﮔﻔﺖ : ﺁﺧﻪ ﻣﺸﺖ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﻣﺸﺖ ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻩ ! ﺑﻘﺎﻝ ﮐﻪ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻫﻮﺵ ﻭ ﺫﮐﺎﻭﺕ دخترک قرار گرفت گفت تو بچه کجایی عمو؟ دخترک گفت بچه خرم آبادم عمو.
مامان آرشيدا قند عسل
16 آذر 92 13:59
مرسي عزيزم بخاطر اين پست مفيدت
مامان آناهیتا
19 آذر 92 18:57
دلمون تنگ شده کجایی مامانی
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
20 آذر 92 11:29
خسته ی مهمون داری نباشی عزیزم
مامان آوا
20 آذر 92 20:12
سلام کجایی خانمی.
مامان تارا و باربد
24 آذر 92 9:34
سلام عزیزم خوبی تارا جون چطوره عرض خدمتتون مدتهای مدیده که نمی تونستم وبتون رو باز کنم تا ینکه متوجه شدم ایراد از جستجوگره و امروز بالاخره با یه مرورگر جدید تونستم بازش کنم توی این روزهای سرد آرزو می کنم قلبتون گرم گرم باشه مواظب خودتون باشید
خواهر فرناز
24 آذر 92 18:17
سلام مامان گلی من یه وبلاگ طراحی کردم نمونه عکس های طراحی شده ام را توش گذاشتم اگه کسی میخواست تم طراحی کنه یا حتی عکس بهم خبر بدین تا براش انجام بدم برای شما دوست جونم مجانیه برای دوستای دوست جونمون با قیمت خیلی کم البته وبمون هنوز کامل همه را آپلود نکردم چون خیلی وقت میگیره ولی به زودی کلی عکس توش اپلود میشه اینم ادرسشه http://aksghashang.persianblog.ir/ راستی اگه دوست داشتین لینکش کنید متاسفانه نی نی وبلاگ تو قسمت سوالات که به صورت در خواست نوشته بودم تاییدش نکرد مجبور شدم این طوری مزاحمتون بشم
مامان (فاطمه گل بابا)
26 آذر 92 23:05
سلام درود بر شما پست جالبی بود
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
30 آذر 92 12:34
دوست ِ عزیزم; پاییزی را دوست دارم که بارانش فقط برای شستن غمهایت باشد. پاییز رو به اتمام است، از ته دل سپیدی و زیبایی و آرامش برف زمستان را آرزو دارم تا با گرمای قلب پاکت، برایت دلنشین باشد. * یلدات مبارک * عمرت بلند... آرزوهایت دست یافتنی... لبت خندان... دلت شاد...
مامان ترنم
30 آذر 92 12:54
شب ولادت میترا ،الهه ی مهر بر آن شویم همانند پیشینیان اهریمن وجودمان را مغلوب ساخته تا روشنایی مهر و محبت در دلمان جوانه زند و بذر عشق و دوستی طولانی ترین شب سال را منور کند یلدا مبارک
مامان سویل و اراز
30 آذر 92 13:50
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد. عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری ♥ یلدایتان مبارکباد
مهرنوش مامان مهزیار
1 دی 92 9:10
یلدا یعنی بهانه ای برای در کنار هم شاد بودن و زندگی یعنی همین بهانه های کوچک گذرا. یلداتان مبارک و زندگیتان پر از بهانه های شاد باد.
خواهر فرناز
2 دی 92 0:40
رویا جونم سلام نگرانتم خواهشا یه خبری از خودت بده یه پستی بذار مدام میام وبت سر میزنم اما هیچ پست جدیدی نیست مشکلی پیش اومده؟
خواهر فرناز
2 دی 92 0:40
سلام عمرتون صد شب یلدا دلتون قدر یه دنیا توی این شبهای سرما یادتون همیشه با ما دل خوش باشه نصیبت غم بمونه واسه فردا ببخشید دیر شد