شاهدخت تاراشاهدخت تارا، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
بهنود جانبهنود جان، تا این لحظه: 6 سال و 19 روز سن داره

دخترم تارا ***پسرم بهنود

اولین تابلوی رنگ روغن

1392/3/24 23:07
نویسنده : مامانی
4,620 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

نگارش: 24/3/92

سلام عشق مامان

دیشب یک ساعت نشستم و خاطرات سفرمون به خونه بابابزرگ(بابای من) رو نوشتم ،بعد اومدم ارسال مطلب رو بزنم که یهو کامپیوتر قفل کرد و هرکاری کردم درست نشد تا restart کردم و همه چی پرید.

خــــــــیـــــــــــــــلــــــــــــی حالم گرفته شد. عصبانیعصبانیعصبانیکلافهکلافهگریهگریه

خوب بگذریم ... الان مراحل کشیدن اولین تابلوی رنگ روغنی که با کمک من کشیدی رو میذارم تا بعد سر فرصت دوباره خاطرات و عکسهای سفرمون رو بذارم.

جونم برات بگه بعداز دیدن یک قسمت از کارتون بره ناقلا که این بره های شیطون بوم نقاشی آقای کشاورز رو خراب کردند و هرکدوم یه طرحی روش میزدند به سرت افتاد که برات بوم بگیرم و تو هم تابلو بکشی... منم که عشق نقاشی و خیلی وقت بود هوس رنگ و روغن کرده بودم برات خریدم و فرداش که از سر کار برگشتم  شروع کردیم به کار ، حدود یک ساعتی طول کشید تا شاهکار هنریت رو خلق کردی. عینک

خیلی ذوق کردی و سه روز بعد هم که خشک شد آوردی و زدیش به دیوار اتاق

بدو ادامه مطلب عکسها رو ببین...

 

 

 

البته یه جاهاییش خودم دستتو میگرفتم که بدونی چطوری رنگ کنی

اینم بگم تو عکس خیللللللللللللللی بهتر افتاده

 

اینم دومین تابلوی رنگ روغن مامان که با استفاده از سی دی های مرحوم باب راس کشیده

 

 

خداوند نگهدارت باشه عزیزم و از همه ی بلاها و زشتیها تو را محفوظ بدارد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (32)

مامان ترنم
24 خرداد 92 23:14
همچین مامان هنرمندی بایدم همچین دختری داشته باشه. واقعا تابلوها عالین همه برای مادر و هم برای گل دختر. ترنم منم عاشق نقاشیه و دارم دنبال یه کلاس خوب براش می گردم. موفق باشی نازنین.




سی دی باب راس بگیر خودش کلاسه من که خیلی دوسش دارم


ممنون از اینکه ما رو میبری روی ابرها
جینا
24 خرداد 92 23:51



خوش اومدی خوشحالمون کردی عزیز
مامان آناهیتا
25 خرداد 92 12:30
وااااااااااااااااااااااااااااااای خیلی قشنگ کشیدی تارا جون مدتی بود منتظر بودم ببینم تابلوتو افرین با اینکه اولین تابلو هست ولی خیلی زیباست

مامانی شما هم خیلی قشنگ کشیدی منم یه مدتی رنگ روغن کار می کردم خیلی دلم تنگ شده دیدن کار شما دو هنرمند منو به وجد انداخت که برم بوم بخرم


ممنون عزیزم نظر لطفته
خو همین فردا برو بخر /خیلی سرحالت میاره مثل اینه که به یه عشق قدیمی دوباره رسیده باشی / آی کیف میده بوی رنگ روغن و تینر
مامان آرشيدا قند عسل
25 خرداد 92 12:45
نههههههههههه يعني اون تابلو رو تارا گلي كشيده اي جانممممممممم
از يه مادر هنرمند فرزند هنرمند داتشتن كاملا طبيعيه


مـــــــــــا ایـــــــنــــیم دیــــــگه / امضا هم میدیم/ (چیه ؟هنرمند خوشیفته ندیدی؟)
مهتاب
25 خرداد 92 15:12
سلام گلم خوبی دلم براتون تنگ شده بود
به به چه تابلو زیبایی هم نقاشی تاراجون زیباست هم نقاشی مامانش



سلام مهتاب جونم خوش اومدی ماهم دلمون براتون تنگ شده بود

چشماتون قشنگ میبینه بانو
مامان پریسا
25 خرداد 92 15:15
به به چه با سلیقه چه هنرمند


بوووووووووووووووس
مامان پریسا
25 خرداد 92 15:16
باید شما هم در میتینگ دیرور میومدی تا تارا جون هنر نمایی کنه.


خووو همه ایده ها رو که مامانش بهش میداد اگه دقت کنی شبیه تابلوی خودمه
هی میگفتم اینو بکش اونو بکش گاهی هم دستشو میگرفتم
سارا
25 خرداد 92 15:16
سلام،حال شماخوب هستین؟من از طریق لینک یکی از دوستان وارد وب شماشدم یه سؤال داشتم ببخشید شما از قبل ضمینه نقاشی داشتین یافقط از روسی دی کشیدین؟




سلام عزیز

عاشق نقاشی بودم ولی رنگ روغن اصلاً بلد نبودم / با همین سی دی ها یهو شروع کردم

اگه استعداد نقاشیتون خوب باشه و ذوق داشته باشی آسونه


کاش آدرس میذاشتین بهتون سر بزنیم
مامان پریسا
25 خرداد 92 15:19
و برای خصوصیتون:

بیخیال عزیزم هر چی کم محلی بیشتر......بهترررررررر

نه گلم خیالت راحت ممنون که به فکرم بودی.


ممنون خانومم خیالم راحت کردی عذاب وجدان داشتم
مامان آینده یه فسقلی
25 خرداد 92 18:11
جاااانم ؟!

حالا شده جریان خیاطی هاااااا

واسه بروز هنرمندیدهاتون، خیلی ناز میکنیدااااا ... فهمیدین ؟!

رو نمیکنین، وقتی هم رو میکنین، دیگه می ترکونیدااااااا

عااااااااالی بود رویا جونم، خییییییییلی خوشم اومد

واسه تارا و مامان رویا:
و


آره دیگه نباید که همه ی هنرها رو باهم رو کرد ! یه وقت چشم میخورم ها !!!ضمناً اونوقت دیگه چیزی ندارم که پست بذارم

ممنونم خانوم گل
بووووووووووووووووس واسه تو که گلی
خواهر فرناز
25 خرداد 92 19:40
به به سلام به مامان وتارا هنرمند خودمون
چه خوشکل کشیدین
واقعا زیبا شده شما میتونی حتما ادامه بدین
تاراهم نسبت به سنش خیلی قشنگ کشیده آفرین


سلام دوست جونی
متاسفانه وقتشو ندارم که ادامه بدم و همینطور رو دلم مونده
مامان نرگس
26 خرداد 92 1:01
نه عزیزم
میدونی چیه متاسفانه اینجا اصلا" کاری به تخصص و تجربه نداشتن، و فقط قومی و طایفه ای رای دادن. با همین وجود هم با اختلاف خیلی کم از آخرین نفر قبولی رای آوردن.
که برای ما همین باعث افتخاره که سالم ترین آرا رو داشتیم و نه دزدی، نه فریب مردم، نه دروغ ، نه خیانت، در کار ما نبود. و آنچه پیش آمد جز خیر و مصلحت چیزی نبود. خدا رو شاکریم
از توجه شما هم ممنونم

اشکال نداره عزیزم ایشالا دفعه بعد
آره واقعا راست میگی این دردیه که استان ما بهش گرفتاره کسی اصلا کاری به تخصص و کارآمدی نداره فقط جناح بازی و فامیل و طایفه بازی مهمه / تا زمانی که از این قید و بندها رها نشیم هم هیچ پیشرفتی نخواهیم کرد
مامان نرگس
26 خرداد 92 1:07
خیلی تابلوی قشنگی کشیدین آفرین عزیزم


مرسی خاله جون
رها
26 خرداد 92 14:22
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
عالیه!
آفرین به این دختر و مادر هنرمند
به به


ممنون آجی رهای گل بوووووووووووووووووس
ستاره زندگی
26 خرداد 92 14:50
سلام عزیزم
واقعا نقاشی قشنگی کشیدید

برای دعای آخری: آمین


ممنون عزیزم
خیلی خوش اومدین خبری نبود ازتون؟
مامان سونیا
26 خرداد 92 19:07
بابا هنرمند خیاط که بودی حالا نقاشم که هستی و من بی هنر باید هی بیام و بگم به به چقدر قشنگه من حسویدم شد منم هنر میخوام واستعداد چرا ندارم


چوب کاری نفرمایید بانو / ماشاء الله شما که همه چی تمومین / هنرهایی که میفرمایین من دارم در حد دست گرمیهو سرگرمیه / باور کن نقاشیه تو عکس خیلی بهتر افتاده
مامان نرگس
27 خرداد 92 0:23
رمز خصوصی
مامان نرگس
27 خرداد 92 0:50
عزیزم واقعا" همینجوریه که گفتین. طرف از بیرون کلی رای آورده و تک رای براش انداختن و مامانشون خانما رو قسم میدادن که به بچشون رای بدن و....بماند گذشت و تجربه خوبی شد برای ما


کاملاً در جریان هستم
مامان نرگس
27 خرداد 92 0:54
البته اینجا هم بعضی وقتا هوا غباری میشه . همین امروز رفتیم بیرون هوایی بخوریم خیلی غباری بود و مناظر زیبای توی مسیر انگار بی روح به نظر میرسیدن.
در هر صورت خدا رو شکر آب و هوای خوبی داریم شما هم تشریف بیارین


به هرحال قدر آب و هواتونو بدونید
محمد
27 خرداد 92 9:39
خیلی خیلی زیباست .



نظر لطف شماست
مامان تارا و باربد
27 خرداد 92 9:45
دست و هورا به افتخار مامان و دختر هنرمند آفرین


ممنون عزیزم بوووووووووس
سارا
27 خرداد 92 15:34
سلام رویاجون،خوب هستین؟
ممنونم که جواب دادین.
من اسم وبلاگ تاراخانوم رو جز لینکای یکی از دوستان دیدم وقتی دیدم از گچساران هستید وارد شدم.
تاراخانوم قدر مامان هنرمندت رو بدون.
ایشاالله همیشه شاهد موفقیت دختر گلت،تاراخانوم باشی.


سلام عزیزم
مرسی ازاینکه به ما سر میزنین
ممنون از لطفت
هدیه خدا
27 خرداد 92 16:15
به خوشبحال تارا خانم چه مامان هنرمندی. خیاطی، نقاشی. آفررررررررررررین. راستی ممنون از پاسخگوییتون.


مرسی / خواهش میکنم امیدوارم به دردت خورده باشه
مامان مرضیه
27 خرداد 92 16:58
دست دختر گلم تارا خانوم درد نکنه با این نقاشی قشنگش افرین گلکم


ممنون خاله جون
ستاره زندگی
27 خرداد 92 17:26
سلام
بالاخره امتحاناتم تموم شدواومدم
آپم تشریف بیارید


باشه الان میام
خواهر فرناز
29 خرداد 92 22:09
به روزیم







چشم
مامان آوا
30 خرداد 92 7:44
آفرین زیبا وقشنگ بود


مررررررسی عزیز
خواهر فرناز
30 خرداد 92 15:03
شما به نظر سنجی دعوت شدین!!!
تشریف بیارین منتظریم


ممنون از دعوتت گلی
مامان مهربد
6 تیر 92 10:26
چه نــــــــــــــــــــــــــــــازه


ممنون عزیزم
هدیه خداوند
27 تیر 92 10:41
سلام ابجی دخترم خیلی به نقاشی علاقه داره با اون سی دی میتونه نقاشی بکشه؟ اسم کاملش چیه وقتی خواستیم بخریم؟ ممنونم


آبجی جون مامانش بالای سرش بود و کمکش میکرد
سی دی های باب راس
mohammad Taha
31 مرداد 92 13:02
marhoooooooooooooom ?????? mage mord???


ma ke shanidim marhoom shod rast o dorughesh ro nemidonam
نسیم
9 آبان 92 21:36
سلام عزیزم وب خیلی جالبی داری
به وب من هم سر بزن


سلام گلی
چشم سر میزنیم ... حالا چرا دل شکسته ؟