شمه ای از سفرمون (تکمیل همون پست پریده)
به نام خدا
نگارش: ٣١/٣/٩٢
سلام دخترگلم
امشب میخوام اون پستی رو که یه بار کامل کردم و همه اش پرید رو به صورت خلاصه برات بنویسم.البته کم کم مینویسم و تآییدش میکنم که اگه پرید زیاد ناراحت نشم.
دوشنبه عصر به همراه دایی وحید و سحر و عمه جون رفتیم خونه بابای من ، البته شب اول رو خونه خاله مرضیه موندیم و فرداعصرش رفتیم اونجا که همون شب هم وقتی با اشکان در حال بازی با تردمیل بودی افتادی و بازوی سمت چپت قسمتی از پوستش کنده شد
اینم مدرک :
تو این دوسه روزی که اونجا بودیم هرروز خونه یکی بودیم و تو هم حسابی با بچه ها بازی و بدو بدو کردی
پنجشنبه مامان غذا درست کرد و دسته جمعی رفتیم بیرون به طرف دریاچه ی زیبای آب الوان
اولش زیر سایه درختهای بلوط نشستیم و بعداز اینکه ناهار خوردیم رفتیم به طرف دریاچه البته بین راه هم پیاده شدیم و بادام تلخ کوهی کندیم تا مامان برامون بادام شور درست کنه
درختهای بادام لب دره ها و توی تل و تپه ها بودند و به سختی میشد نزدیکشون شد . توهم که دستت نمی رسید با عصبانیت گفتی آخه نمیفهمند که درختها رو نباید اینجاها کاشت !!!
اینم دریاچه زیبای آب الوان
بقیه اش ادامه مطلبه ....
پارمیس جیگر
کنار دریاچه بودیم که شوهر خاله من زنگ زد و گفت عقد دخترشه و تشریف بیارید
ما هم سریع برگشتیم و گردو خاکهامونو تکوندیم و صفای به سر و صورت دادیم و بدو به سوی جشن دختر خاله / حدودای ساعت دوازده و نیم برگشتیم و از خستگی بیهوش شدیم
اینو یادم رفت بگم :
فیلم عروسی دایی وحید تازه به دستمون رسیده بود و تواین چند روزه خونه عمو و دایی و بابابزرگ هرجا می رفتیم اکران میشد و جنابعالی هم مشتری پروپاقرصش بودی (البته تا کنون هرروز هم تو خونه خودمون در حال اکرانه)
یه روز که داشتی فیلمو میدیدی و رسید به اونجاش که عروس و داماد با ماشین داشتن می رفتند ، یهو برگشتی و با یه شرمی گفتی مامان وقتی من عروس شدم و خواستم با داماد تو ماشین یرم تو هم میای تو ماشین ما بشینی؟؟؟؟
منم که فکر میکردم دخترم طاقت دوری مامانشو نداره با نیش باز گفتم : آره عزیز دلم منم باهات میام
دیدم قیافه اتو جمع کردی و گفتی : حالا نمیشه تو یه ماشین دیگه بری؟؟؟!!!!!!
هــــــــمـــــــــچـــــــــــیــــــــــن دخـــــــــــتــــــــــــــری دارم مــــــــــــــــــــــن
الهی همیشه زنده باشی و سلامت و مامان هم عروسیتو ببینه قول میدم نیام تو ماشین عروس